کد مطلب:211158 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

جوهر فرد یا گوهر ساده
در میان لغات معموله عرب و عجم برخی از لغات است كه نمی توان آن را به یك كلمه معنی كرد چنان مثلا از چشم و عین و بصر همان مفهوم دیدن و مشتقات آن فهمیده می شود یا از لغت كتاب و قلم همان قلم و كتاب كه وسیله نوشتن و صحیفه نوشته شده است استنباط می شود آن لغات این طور نیست بلكه باید به جملات و كلماتی چند ترجمه شود مثلا كلمه سعادت - عاطفه - عادت - محبت - عشق از آن كلماتی است كه به یك كلمه ترجمه معنی آن حاصل نمی گردد باید كاوش و جستجوی بسیار كرد تا معنی سعادت را دریافت و مشكل تر كلمه عشق است كه خیلی بحث لازم است تا مفهوم و معنی این كلمه بدست آید و مصادیق آن در نظر مجسم یا مصور گردد.

این الفاظ و كلمات مادی كه چنین باشد مانند عین كه هفتاد معنی دارد یا سعادت كه اسم معنی بوده باید در اذهان و افهام بدست آورد این قدر مشكل باشد - كلماتی كه در حیطه قدرت سلطه فكر ما نیست معانی و مفاهیم آن مشكل تر است زیرا برای عالم دیگر و محیط



[ صفحه 350]



دیگری بوده و چون در سطح معارف بالاتری است در میان عوام كه استعمال ندارد میان خواص هم محدود است و لذا اشكال معنای آن بیشتر است.

جوهر فرد یا گوهر ساده یا اثیر یا اثر (طر) یا عنصر با ذره و اتم یا جزء لا یتجزی یا ذرات صغار صلبه و غیره و هر مفهومی كه این منظور را به ما بنماید اسم مادة الموادی است كه تمام موجودات از آن وجود تركیبی یافته خواه در بساطت باشد یا در تركیب به هر حال جوهر فرد به ظن قوی همان عنصر مستعمل امروزی است و قدما آن را به جوهر فرد تعبیر كرده و امروزه عنصر گویند و سابقا چهار عنصر بیشتر نشناخته بودند امروز تا 104 عنصر شناخته اند و برخی از عناصر قدما را هم عنصر نمی دانند.

جابر بن حیان می گوید جوهر فرد از خلل تشكیل شده و به اشكال گوناگون تركیب گردیده و در ذات آن همه چیز نهفته است و چنانچه آفتاب بر آن ثابت گردد نورافشانی كند و ظاهر شود و این همان جرم منظومه اعظم است.

در مقایسه جهان كوچك با جهان بزرگ چنین گوید:

«جهان از آتش و زمین درست شده» و در جای دیگر گوید «جهان از آفتاب و مركز» ساخته شده كه همه گفتار او به اندازه سطح فكر خواننده آن عصر یا سائل آن عصر بوده و حقایقی را با افكار عمیقی كه داشته نشان داده است و تمام این علوم و فنون انعكاس نور افكار عالیه آسمانی امام جعفرصادق علیه السلام بوده كه در لوح خاطر آئینه صفت جابر تجلی می كرد و منعكس می گردید.